کدامیک بهنظر فریبندهتر میرسد:
کف و هورای معاصران؟
یا ستایش آیندگان؟
قاعدتاً انتخاب، هردوی آنها را شامل میشود. اما همه آثار و افکار واجد چنین امکان و دارای چنان اقبالی نیستند که هم در زمانه خود مورد توجه قرار بگیرند و هم به مذاق آیندگان خوش بیایند و در حافظه جمعی جهانیان ماندگار شوند.
واضح است حجم عظیمی از آثار بهوجود آمده، با همان سرعت که تکثیر میشوند، به زبالهدان تاریخ میروند. نمونهاش تعداد کثیر موسیقیهای پاپ و فیلمهای ملودرام و اجتماعی وطنی است که هرچند در زمان خود با استقبال عامه مواجه شدهاند و فروش بالایی داشتهاند، چند سال بعد سوژه شوخی و خندهاند و تنها به کار باستانشناسی آن دوره خاص میآیند! ویژگی اغلب آنها نیز فقدان دغدغههای اساسی است. ساختار آشفته، نتیجهگیریها پایانبندیهای مبتنی بر غریزه، پرداختن به امور و مسائل پیش پا افتاده و روزمره و طفره رفتن از بلندپروازی و هنجارشکنی در زمینه محتوا و فرم و تقلیدهای ناشیانه از دیگر مشخصات این آثار است.
برخی آثار هستند که بیان هنرمندانهتر و معنادارتری داشته و به مسائل کلیتری پرداختهاند و از این رو تا سالها و دههها در اذهان مردم باقی میمانند و بعد از چند دهه به اقتضای زمانهای دیگر و تفکرات نو و نسلی بیاعتنا به زوائد، آرام آرام از یاد میروند.
در موسیقی جهان، آرنولد شونبرگ را میتوان مثال زد که کوندرا در رمان جهالت(بیخبری) به او اشاره میکند:
"در 1921 آرنولد شونبرگ اعلام میکند که به لطف وجود او موسیقی آلمان در صد سال آینده نیز همچنان بر جهان سلطه خواهد داشت. او دوازده سال بعد مجبور میشود آلمان را برای همیشه ترک کند. بعد از جنگ، غرق افتخار در امریکا، همچنان معتقد است کارش تا ابد بلندآوازه خواهد ماند... شونبرگ در 1951 دیده از جهان فرومیبندد. طی دو دهه بعد آثار او بهعنوان بزرگترین آثار قرن گرامی داشته میشوند، توسط آهنگسازان جوان طراز اولی مقدس شمرده میشوند که خودشان را حواریون او میدانند! اما از آن پس؛ هم از تالارهای کنسرتها و هم از یادها دور میشود. امروزه در آغاز قرن جدید دیگر چه کسی این آثار را مینوازد؟ چه کسی به او توجه میکند؟"/بیخبری، م.کوندرا، پوریاوری
در این میان اما آثار و افکار دیگری نیز بهمنصه ظهور میرسند که ظرفیت و پشتوانه لازم را برای راه یافتن به قرون آتی دارا هستند.
اینها ساخته دست یا ذهن اسطورهزدا و خلاق نوابغاند و به مهمترین و اساسیترین دغدغههای هستیشناسانه انسان پرداختهاند.
اینها سنگ بنای تمدناند و گنجینههای میراث بشری.
بعضی از آنها این بخت را داشتهاند که در زمان زندگی خالق اثر نیز مورد توجه و تحسین قرار بگیرند. و درک شوند، گیرم درک و شناختی محدود، به تناسب همان روزگار.
برخی اما به دلیل شکستن هنجارهای مسلط، یا بیان و فرم پیچیدهشان قرنها فراتر از فهم و شعور مردمان عصر خویش بوده و طرد میشوند، تکفیر میشوند، هو میشوند. و حتی گاه توسط خواص نیز نادیده گرفته میشوند.
در زمینه سینما کافی است نگاهی به تاریخ جشنواره کن بیاندازیم.
فیلمهایی چون "راننده تاکسی" ساخته مارتین اسکورسیزی، "آوای ماه" اثر فدریکو فلینی، "پالپفیکشن" و "حرامزادههای لعنتی" هردو ساخته کوئنتین تارانتینو، "ضدمسیح" ساخته لارس فونتریه و "ماجرا"ی آنتونیونی از جمله شاهکارهایی هستند که با واکنش منفی مخاطبین روبرو شدند.
نقطه مشترک تمام این آثار، نوآوری، ارجاعات مختلف ادبی، سینمایی و... و همینطور تاختن سازندگان به ارزشهای حاکم بوده است. ارزشهایی که با گذشت زمان دچار تغییر و تحولات اساسی گشته و با مختصات دنیای مدرن هماهنگ شدهاند.
کم نیستند افکار و آثاری از این دست. در حیطه علم گالیله را بهخاطر بیاورید!
و در ادبیات ایران، یک خیام کافی است برای آبروداری! خیامی که عطار نیشابوری در الهینامه، شعری در مذمتش دارد:
بزرگی امتحانی کرد خردش
بخاک عمر خیّام بردش
بدو گفتا چه میبینی درین خاک
مرا آگه کن ای بینندهٔ پاک
جوابش داد آن مرد گرامی:
که این مردیست اندر ناتمامی
بدان درگه که روی آورده بودست
مگر دعویِ دانش کرده بودست
کنون چون گشت جهل خود عیانش
عَرَق میریزد ازتشویر جانش
میان خجلت و تشویر ماندست
وزان تحصیل در تقصیر ماندست
بر آن دَر حلقه چون هفت آسمان زد
ز دانش لاف آنجا کی توان زد
و الی آخر.
(توسط عوام طرد شدن آنچنان دردناک نیست. درد آنجاست که روشنفکران همعصر نیز زبان این نوابغ را نمیفهمند.)
بگذریم!
متنی که در ادامه میآید، نقدی است قابل تأمل بر فیلم "ماجرا" ساخته میکل آنجلو آنتونیونی فیلمساز شهیر ایتالیایی به قلم دکتر محمد صنعتی(روانپزشک، نویسنده و منتقد ادبی) که به تحلیل ابعادی از این اثر پیشرو میپردازد.
پن: جملهای که برای عنوان این پست انتخاب شده، متعلق به ژاک کوپر است که در مقالهای با عنوان "حرف حساب نیازی به فریاد ندارد" آمده و در سال 68 در مجله آدینه و با ترجمه دکتر قطبالدین صادقی به فارسی برگردانده شده است.
8 مارس...برچسب : نویسنده : aceblog بازدید : 84