چنانچه پیشتر گفته شد، اسکشوالیتی در واقع فقدان میل جنسی است، و این لزوماً به معنای نبود تمایلات عاطفی(رومانتیک) نمیباشد.
با اینوجود در میان اسکشوالها(Asexuals) و همینطور سکشوالها(Sexuals)، افرادی هستند که کشش عاطفی را تجربه نمیکنند و یا بهندرت تجربه میکنند.
بنابراين میتوان افراد را بر اساس گرایش عاطفی، به چهار دسته کلی تقسیم کرد:
۱. رومانتیک سکشوالها: پیشتر گمان بر این بود که تمام آدمها در این گروه قرار میگیرند؛ همانگونه که گمان میرفت همه، هتروسکشوال(دگرجنسگرا) هستند!
۲. رومانتیک اسکشوالها: این افراد کشش جنسی را تجربه نمیکنند، اما کشش عاطفی را دارند.
۳. آرومانتیک سکشوالها: آنها مانند دیگر سکشوالها کشش جنسی دارند، اما فاقد گرایش رومانتیک هستند.
۴. آرومانتیک اسکشوالها: این گروه نه کشش جنسی و نه عاطفی به دیگران دارند. با اینحال ممکن است عشق را تجربه نمایند. بازفید(1) در یک مقاله فوقالعاده، به این نکته اشاره میکند که آرومانتیکها قادرند عشق را عمیقاً و به شدتِ رومانتیکها تجربه کنند. آنها میتوانند به دوستان، خانواده، فرزندان، حیوانات خانگیشان، پارتنرها و خودشان عشق بورزند. عشقی که ارزشمند و صمیمانه است، نه محدود و نه صرفاً رومانتیک.(2)
علاوه بر این، باید به یک گرایش عاطفی دیگر نیز اشاره کرد که گریرومانتیک(Greyromantic) نامیده میشود که نه کاملاً رومانتیک و نه کاملاً آرومانتیک میباشد:
گریرومانتیکها ممکن است کشش عاطفی(رومانتیک) را تجربه کنند، اما نه اغلب اوقات.
میتوانند کشش عاطفی را تجربه کنند، اما در عین حال خواهان برقراری رابطه رومانتیک نباشند.
ممکن است رابطهای را بخواهند که زیادی آرمانی یا کاملاً رومانتیک نباشد.
یکی از اُشکال گریرومانتیک، دمیرومانتیک(Demiromantic) است. در مورد دمیرومانتیکها کشش عاطفی اولیه وجود ندارد، اما پس از شکلگیری یک ارتباط احساسی، کشش عاطفی ثانویه را تجربه خواهند کرد.
گریرومانتیکها همچنین میتواند پیشوند یک گرایش جنسی را نیز پذیرا باشند.(3) بهعنوان مثال گریهترورومانتیک اسکشوال، اشاره به شخصی دارد که کشش جنسی را تجربه نمیکند، اما امکان دارد تحت شرایطی خاص(که شرحش در سطور بالا آمد)، کشش عاطفی یا رومانتیک را به جنس مخالف تجربه نماید.
پس بطور خلاصه، اسکشوالیتی یا آمیزشناخواهی که برابر با فقدان کشش جنسی است را میتوان بر اساس گرایش عاطفی، به چند گروه مختلف تقسیم کرد:
هترورومانتیک: کشش رومانتیک و عاطفی به جنس مخالف.
هومورومانتیک: کشش عاطفی به جنس موافق.
بایرومانتیک: کشش عاطفی به هردو جنس مخالف و موافق.
پانرومانتیک: کشش عاطفی به همه افراد فارغ از اینکه جنسیت دارد یا فاقد جنسیت است.
پلیرومانتیک: کشش عاطفی به افراد با جنسیتهای مختلف.
آرومانتیک: فقدان کشش عاطفی.
گریرومانتیک: کشش عاطفی گاهی ممکن است وجود داشته باشد.
دمیرومانتیک: کشش عاطفی ثانویه و منوط به شکلگیری یک ارتباط عمیق احساسی بوجود میآید.
⚠️ همچنین لازم به ذکر است که گریسکشوال(Grey_A) و دمیسکشوال(DemiSexual) نیز به دلیل تجربه محدود کشش جنسی، زیرشاخه اسکشوالها قرار میگیرند.
گریسکشوال: در میانهی طیف سکشوال و اسکشوال قرار دارد. گریسکشوالها اغلب علاقهای به رابطه جنسی ندارند، اما ممکن است به ندرت کشش جنسی را تجربه کنند. نه کاملاً اسکشوال هستند و نه کاملاً سکشوال.(آنها خود را اسکشوال مینامند، چرا که توضیح دادن آن به عنوان زیرمجموعه اسکشوالیتی، سادهتر است. بهعنوان مثال امکان دارد تنها یک یا دو بار در طول زندگی کشش جنسی را تجربه کنند و بنابراین نمیتوان آن تجربه را کاملاً منطبق با سکشوالیتی دانست.) گریسکشوال همچنین میتواند به عنوان پیشوند یک گرایش بکار رود. مثل گریهتروسکشوال که به فردی اشاره دارد که به ندرت کشش جنسی را نسبت به جنس مخالف تجربه میکند.
دمیسکشوال: کشش جنسی در این گروه تنها درصورتی بوجود میآید که پیوندی عاطفی شکل گرفته باشد. (جای دادن دمیسکشوالها در طیف سکشوال، افراد را دچار این اشتباه میکند که آن را یک انتخاب تحسینبرانگیز بدانند، نه یک گرایش ذاتی. دمیسکشوالها واقعاً فاقد کشش جنسی هستند؛ مگر اینکه در یک رابطه نزدیک و احساسی قرار بگیرند.)
1.BuzzFeed: یک رسانه خبری اینترنتی آمریکایی
2. That’s So Aromantic!/ by Bella DePaulo Ph.D.
3. AVENwiki
برچسب : نویسنده : aceblog بازدید : 176